نيكانيكا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره
كيانكيان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

زندگي مامان و بابا

یارب نظر تو برنگردد ...

قصّه گوی کوچک

دختر مهربون و زیبا دلم، آنقدر زمان زود می گذره که من باورش برام سخته این تو هستی که این روزها داری قصه پردازی می کنی و چند صفحه از فکر و تخیل خودت می نویسی و بعد با صدای قشنگت مثل یک قصه گوی حرفه ای صدات زیر و بم می کنی و برای ما از نوشته هات می خونی این تو هستی که از کتابخانه، کتاب به امانت می گیری و چندین بار برامون به زیبایی می خونی، درست مثل یک قصه گوی حرفه ای ... دلبندم، قصه های زندگیت پر از لحظه های زیبا و پایانی خوش، خیال ها و رویاهای شیرین و مهربانانه ات برقرار باد "قصه گویی همراه با نمایش عروسکی مهربان دختر مامان و بابا" ...
27 تير 1396

خوابت آروم نفسم

خیلی وقت بود می خواستم در مورد خوابیدنت بنویسم، می تونم بگم نسبت به آبجیت بچه ی کم خوابی هستی، شب ها دیر می خوابی و این منو نگران می کنه، تا نفس آخر انرژیت بیداری و در یک نقطه به آنی بیهوش می شی و می خوابی، این موقع دیگه در هر شرایطی باشی می خوابی و البته پیش اومده که نتونستی بخوابی و خیلی کلافه شدی، چند تا از این لحظه ها رو ثبت کردم که این جا به یادگار می گذارم، امیدم در پناه خدا باشی، خوابت آروم و دلت گرم دلبندم پ ن: راستی یه مدتی بود که شب ها حتماً برای خوردن شربت بیدار می شدی، یعنی بیدار می شدی شربت می خواستی، نوش جان می کردی و می خوابیدی،(یه دوره ای که حتما سه بار بیدار می شدی) بماند که ب...
10 تير 1396
1